کد مطلب:154024 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

قاسم اجازه جهاد می طلبد
قاسم بن الحسن برای رفتن به میدان به حضور عمو آمد و اجازه نبرد خواست، حسین كه مشاهده كرد قاسم آماده شهادت است دست در گردن او انداخت و عمو و


برادرزاده آن قدر گریستند. حتی غشی علیهما. «تا هر دو بیحال شدند». آنگاه قاسم اذن میدان طلبید، حسین از اجازه امتناع می نمود: عمو جان چگونه اجازه میدان بدهم كه تو یادگار برادر منی قاسم آن قدر دست و پای عمو را بوسید تا اجازه گرفت و با چشم گریان به سوی میدان روان گردید [1] .


[1] ابصار العين ص 36 مقاتل الطالبيين ص 88 - بحار 34:45 - نفس المهموم ص 321.